English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2622 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
overmasted U دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to sleep sound U خواب راحت یاسنگین رفتن
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
stentorophonic U دارای صدای بلند
ladder back U دارای پشتی بلند
eggheads U روشنفکر دارای افکار بلند
highbrow U دارای ابرو وپیشانی بلند
loudmouthed U وراج دارای صدای بلند
undulant U دارای عوارض پست و بلند
high mind U با مناعت دارای احساسات بلند
egghead U روشنفکر دارای افکار بلند
abiston U سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
asbestos U سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
high grown U دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
of great importance U دارای نفوذ زیاد
elmy U دارای نارون زیاد
iffy U دارای احتمالات زیاد
long dated U دارای مهلت زیاد
gleby U دارای کلوخه زیاد
surfy U دارای خیزاب زیاد
long distance U دارای مسافت زیاد
newsy U دارای اخبار زیاد
overcharged with electricity U دارای برق زیاد
precieux U دارای فرافت زیاد
precieuse U دارای فرافت زیاد
long-distance U دارای مسافت زیاد
longhair U علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
long haired U علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
siliciferous U دارای سیلیس یا سیلیکون زیاد
imaginative U دارای قوه تصور زیاد
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
iffy U دارای لیت و لعل زیاد
loaded U پولدار دارای پول زیاد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
high pressure U دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
garish U دارای زرق و برق زیاد شعله ور
oversexed U دارای تمایلات جنسی زیاد شهوتران
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
overparted U دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
english setter U نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
polysomic U دارای کروموسومهای بیش از بقیه زیاد کروموسوم پرکروموسوم
high test U امتحان سختی را گذرانده دارای قوه فراره زیاد
to piss off the wrong people <idiom> U آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
long range U جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
multimult U پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
dumptor U کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
long U بلند
megaphone U بلند گو
long- U بلند
loftily U بلند
willowy U بلند
skyscraper U بلند
tall U قد بلند
tall U بلند
skyscrapers U بلند
grandiose U بلند
high grown U بلند قد
high (1 9 to 36) U بلند
talll U بلند
longs U بلند
aloud U بلند
longer U بلند
talll U قد بلند
rumbustious U بلند
megaphones U بلند گو
longed U بلند
loudspeaker U بلند گو
eton collan U بلند
longest U بلند
soaring U بلند
forte U بلند
legged U پا بلند
highfalutin U بلند
vociferous U بلند
lengthwise U بلند
loud speaker U بلند گو
loudly U بلند
highs U بلند
amplifiers U بلند گو
towering U بلند
uplands U بلند
pointer U خط کش بلند
pointers U خط کش بلند
upland U بلند
mouth filling U بلند
amplifier U بلند گو
fortes U بلند
tallest U قد بلند
eminent U بلند
highest U بلند
taller U قد بلند
high U بلند
taller U بلند
tallest U بلند
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
gigas U رویش بلند تر
long haul U خط سیر بلند
slam bang U با سر وصدای بلند
elevated ground U زمین بلند
giant swing U تاب بلند
large hearted U نظر بلند
gaberdine U ردای بلند
loudish U اندکی بلند
outdoor antenna U انتن بلند
gantelope U دستکش بلند
gantlope U دستکش بلند
lifter U بلند کننده
long burst U رگبار بلند
knee-high U بلند تا سر زانو
slab sided U بلند ولاغر
high-minded U بلند همت
long robe U ردای بلند
lop sided U کوتاه و بلند
tallish U نسبتا بلند
magnaimous U بلند نطر
louden U بلند شدن
capote U شنل بلند
loudish U کمی بلند
talll U بلند بالا
loudmouthed U بلند اواز
Catholic U بلند نظر
Catholics U بلند نظر
throw up U بلند کردن
boisterous laughter U خنده بلند
chivalric U بلند همت
ambitious U بلند پرواز
downland U چراگاه بلند
long run U بلند مدت
supereminent U بسیار بلند
moppy U کلفت بلند
long splice U پیوند بلند
long term U بلند مدت
coamings U لبه بلند
long thrust U سخمه بلند
altivolant U بلند پرواز
clarion U شیپور بلند
high-flying U بلند پرواز
ambitious U بلند همت
hessian boot U چکمه بلند
plyanthus U پامچال بلند
aloud U باصدای بلند
icarian U بلند پرواز
loudly U با صدای بلند
buzz U صدای بلند
hornblends U هرن بلند
hip boot U چکمه بلند ضد اب
lifted U بلند کردن
buzzed U صدای بلند
buzzes U صدای بلند
oxlip U پامچال بلند
famous U بلند اوازه
lifts U بلند کردن
long wave U موج بلند
lifting U بلند کردن
loud U باصدای بلند
loud U بلند اوا
sweeps U پاروی بلند
louder U باصدای بلند
Recent search history Forum search
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1وقتي بلند حرف مي زني
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1Soar
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1you still weren't very nice to him about it.
1for some time i did not have to speak much.
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com